https://my.telegram.org/auth/verify-email/ODc0NzcxNzYsMTA3M2QzYmU4ZjhhY2E2YWFiLDE0NjUyMTcyMTYsYXJ5YV9hbWluMjAwN0B5YWhvby5jb20
درمان دیابت با کمک سلولهای بنیادی (ایسنا)
گروهی از موسسات بهداشتی آمریکایی در گامی که میتواند به یک درمان جدید برای دیابت منجر شود، برای توسعه درمانهای شخصی مبتنی برسلول و سازماندهی کارآزماییهای بالینی همکاری کردند.
به گزارش سرویس علمی ایسنا به نقل از بوستون ماگزین، این فناوری شامل تولید سلولهای بنیادی از سلولهای خون خود بیمار و سپس تبدیل آنها به سلولهای بتای تولید کننده انسولین در پانکراس است.
دانشمندان امیدوارند که با ارائه یک روش جدید به بدن برای تولید انسولین بتوانند دیابتهای نوع یک و دو را درمان کنند.
موسسه سلول بنیادی هاروارد، بیمارستان زنان بریگهام، مرکز دیابت جوسلین، موسسه سرطان دانا فاربر و موسسه Semma Therapeutics با یکدیگر در این پروژه همکاری کردهاند و قصد دارند این سلولها را تولید کرده و قابلیت آنها را طی سه سال آینده در انسانها آزمایش کنند.
این ابتکار از هاروارد شروع شد که در آن، دانشمندان روشی را برای تبدیل سلولهای بنیادی جنینی به سلولهای بتای تولید کننده انسولین بدون نیاز به قرار دادن آنها در بدن موش به منظور پرورش سلولها ایجاد کردند.
در بیماران مبتلا به دیابت نوع یک، سیستم ایمنی به سلولهای تولید کننده انسولین در پانکراس حمله میکند. محققان مدتهاست که از پیوند سلولهای بتای اهداکنندگان مرده به بیماران استفاده میکنند، اما میزان این سلولها برای میلیونها مبتلا به دیابت در سراسر جهان کم بوده و بدن بیماران گاهی اوقات سلولهای اهدایی را رد میکند.
برنامه جدید که نام رسمی آن " برنامه جایگزینی اتولوگ سلولهای جزیره بوستون" است، میتواند سلولهای بتای باکیفیت را که برای درمان بیماران در کارآزماییهای بالینی آینده مورد نیاز است، به میزان کافی ارائه کند. این سلولها از خون خود بیماران گرفته شده، از این رو خطر رد شدن آنها توسط سیستم ایمنی بدن بسیار کم است.
در نخستین کارآزمایی که تا سه سال دیگر محقق نخواهد شد، محققان قصد دارند این سلولها را به بیمارانی پیوند بزنند که پانکراس آنها در اثر التهاب پانکراتیت یا بیماریهای دیگر برداشته شده است. اگر درمان بر روی این افراد موثر و ایمن نشان داد، پزشکان میتوانند تحقیق دیگری را بر روی بیماران دیابتی آغاز کنند.
ساخت دستگاهی برای تشخیص سریع باکتری ایکولای،ایسنا
گروهي از محققان دانشگاه يورک دستگاهي را توسعه دادند که به طور چشمگيري ميتواند به کاهش زمان و هزينه مورد نياز براي تشخيص باکتري مرگبار اي-کولاي در آب آشاميدني کمک کند.
به گزارش مرکز کنترل و پيشگيري بيماري آمريکا، برخي از باکتريهاي اي- کولاي به بيماري اسهال منجر شده و برخي از آنها باعث عفونتهاي دستگاه ادراري، بيماريهاي تنفسي و ذات الريه و ديگر بيماريها ميشوند.
محققان يک سيستم تشخيصي مبتني بر هيدروژل را توسعه داده اند که در صورت وجود اين باکتري خطرناک به رنگ قرمز در ميآيد.
اين فناوري جديد قبل از اينکه افراد شروع به نوشيدن آب آلوده کنند، وجود اين باکتري را در آب تشخيص ميدهد.
اين دستگاه همچنين در زمان صرفه جويي کرده و در عرض چند ساعت ميتواند وجود باکتري اي-کولاي را تشخيص دهد.
به گفته اين پژوهشگران، دستگاه جديد يک راه ارزان براي آزمايش آب آشاميدني بوده و براي بسياري از کشورهاي در حال توسعه يک مزيت محسوب مي شود.
راز مهاجرت چند هزار کیلومتری پروانههای مونارک
شاهپروانه تنها حشرهاي است که مهاجرت طولاني دارد و در مدت دو ماه حدود پنج هزار کيلومتر از فراز کوه هاي بلند از کانادا به مکزيک سفر ميکند.
اين که اين موجود زيبا چگونه راه خود را در اين مسير طولاني پيدا ميکند و به نقطه مورد نظر ميرسد، معمايي است که زيستشناسان را به خود مشغول کرده است.
اکنون زيستشناسان با استفاده از رياضي و کمک رياضيدانان قطبنماي اين پروانهها را شبيهسازي کردهاند.
پروفسور الي شليزرمن استاد رياضي دانشگاه واشنگتن و سرپرست اين تحقيق، هدف اين پژوهش را شناسايي سيستمهاي عصبي و فهم قواعدي اعلام کرد که بر آنها حاکم است: 'مهاجرت آنها پس از دو ماه پرواز با صرف حداقل انرژي و استفاده از فقط چند نشانه براي جهتيابي، در جاي مشخصي در مرکز مکزيک به پايان مي رسد.'
محققان براي پژوهش سعي کردند که فعاليت نورونهاي شاخک و چشم شاهپروانهها را مستقيما ثبت کنند و متوجه شدند که راهنماي جهتيابي شاهپروانهها به خورشيد بستگي دارد- به موقعيت خورشيد در افق و اين که چه زماني از روز است.
به گفته پروفسور شليزرمن، 'اين امر به پروانهها امکان ميدهد با قطبنماي خورشيدي خود در تمام روز به سمت جنوب پرواز کنند.'
پس از شناسايي مکانيسم جهتيابي شاهپروانهها، پروفسور شليزرمن اين سيستم را بر اساس همان دو مکانيسم شبيهسازي کرد؛ 'يکي نورونهاي 'ساعت' در شاخک پروانه و ديگري نورونهاي 'آزيموث (جهتياب)' در چشم پروانه که موقعيت خورشيد را در آسمان رصد ميکنند.'
پروفسور شليزرمن ميگويد: 'اين مدل شبيهساز دو علامت را دريافت مي کند و آنها را با هم تطبيق ميدهد تا به سيستم بگويد براي باقي ماندن در مسير درست به چه تغيير جهتي نياز است. اين خيلي جالب است چون نشان ميدهد چگونه رفتار از ترکيب اين علائم عصبي شکل ميگيرد.
وي ادامه داد: 'ما ميتوانيم با استفاده از اين مفاهيم رباتي بسازيم که همين کار را بکند، هم از خورشيد انرژي بگيرد هم با کمک آن جهتيابي کند.'
در مرحله بعد، پروفسور شليزرمن و همکارانش قصد دارند يک شاهپروانه رباتيک بسارند که بتواند شاهپروانههاي واقعي را در مسير مهاجرت دنبال و رديابي کند.
پروفسور شليزرمن ميگويد: 'تعداد شاهپروانهها در حال کاهش است و ما ميخواهيم اين پروانه را که تنها پروانهاي است که چنين مسافت درازي را مهاجرت مي کند، براي ساليان ساليان در کنار خود داشته باشيم.'
به گفته پروفسور متيو کاب از دانشگاه منچستر، نتايج اين تحقيق نشان ميدهد که پيشرفتهترين رباتها در قياس با سادهترين سيستمهاي عصبي چقدر پيش پا افتاده هستند.
کانال تلگرام زیست شناسی یارمحمدی. zist_yar@
اقتصادي سياسي بين الملل فرهنگي و هنري معارف و حقوق فرهنگ حماسه ورزشي عکس بازار استانها امکانات خط
تبدیل سلولهای پوست معمولی به شکارچیان تومور مغز
کشف قابلیت تبدیل سلولهای پوست بالغ به سلولهای بنیادی در سال 2006 امکانات هیجانانگیزی را در پزشکی احیا ارائه کرد و اکنون محققان دانشگاه کارولینای شمالی در چپل هیل این فناوری را ارتقا بخشیده و سلولهای پوست را به سلولهای بنیادی قاتل سرطان تبدیل کردهاند که تومورهای مغزی را شناسایی و از بین میبرند.
به گزارش سرویس علمی ایسنا، گلیوبلاستما رایجترین و مرگبارترین شکل سرطان مغزی است و نرخ بقای آن تنها 30 درصد بیش از دو سال است. اگرچه جراحان میتوانند تومور را بردارند اما شاخکهای سرطانی آن معمولا در اعماق مغز ریشه دوانده و مجددا آن را بازمیگردانند. بیشتر بیماران طی یک سال و نیم پس از تشخیص میمیرند.
تابش و شیمیدرمانی از روشهایی هستند که میتوانند برای مبارزه با تومورهایی که با جراحی قابل برداشتن نیستند، بکار بروند اما محققان دانشگاه کارولینای شمالی اکنون بر روی درمان دیگری مشغول به کار هستند که شاخکهای مذبور را به عنوان ابزاری برای ارتقای بیشتر نرخ بقا بطور کامل از بین میبرند.
این محققان به جمعآوری سلولهای پست بالغ موسوم به فیبروبلاستها پرداختند که کلاژن و بافت همبند را تولید میکند و آنها را برای تبدیل به سلولهای بنیادی عصبی القا شده مهندسی کرد. آنها سپس این سلولها را به بدن موشها وارد کرده و مشاهده کردند که سلولها توانستند به شکار بقایای سلولهای سرطانی و از بین بردن آنها بپردازند.
این کار منجر به افزایش نرخ بقا از 160 به 220 درصد بسته به نوع تومور شد. به گفته محققان، همچنین امکان دارد بتوان این سلولها بنیادی را برای تولید یک پروتئین کشنده سرطان مهندسیسازی کرد که میتواند آنها را به سلاح قویتری در برابر سرطان تبدیل کرد.
آنها این سلولهای بنیادی با درون یک چسب جراحی تائید شده توسط سازمان غذا و داروی آمریکا را ترکیب کردند که یک ماتریکس فیزیکی برای پشتیبانی از آنها در زمان جستجو به دنبال شاخکهای سرطانی ارائه میکرد. محققان اکنون در حال بررسی روشهایی برای ارتقای بیشتر این قدرت ماندگاری و همچنین پتانسیل حمل داروهای ضد سرطان به درون سلولهای بنیادی هستند.
این یافتهها در مجله Nature Communications منتشر شده است. |
چگونه کارایی مغزمان را افزایش دهیم
يادگيري مهارتهاي حرکتي در اساس، ايجاد يک "حافظه ماهيچهاي" (Muscle Memory) براي اجراي اعمال مکانيکي مانند نواختن ساز يا رشتههاي ورزشي است. آشناترين راه يادگيري استمرار در تمرين است. ميخواهيد بکهندتان در تنيس بهتر شود: صد بار در روز بکهند بزنيد يا گام "فا ماژور" را آنقدر بنوازيد تا از سر انگشتانتان خون جاري شود.
يافتههاي جديد نيز اين روش را اشتباه تشخيص ندادهاند ولي پژوهشگران دانشگاه جانز هاپکينز معتقدند که اين روش ناقص است. به جاي تکرار يک تمرين مشخص شايد بتوانيد با ايجاد تغييرات کوچکي در رويه تمرين به يادگيري خود تا دو برابر سرعت ببخشيد.
ميخواهيد بکهند خود را تقويت کنيد پس تنها با يک راکت تنيس تمرين نکنيد. راکتهاي مختلف در سايزها و وزنهاي متفاوت را در دست بگيريد. ميخواهيد در نواختن دستگاه ماهور در گام "دو" ورزيده شويد، ماهور را در گام "سل" هم تمرين کنيد.
پابلو سلنيک (Pablo Celnik)، يکي از پژوهشگران اين تيم تحقيقاتي در بيانيهاي نوشت: «بر اساس يافتههاي ما اگر فردي که ميخواهد در کاري مهارت کسب کند، بايد به جاي تکرار يک تمرين واحد، تمرينهاي خود را با تغييراتي کوچک انجام دهد؛ با اين کار هم بيشتر و هم سريعتر فن مورد نظر را ياد ميگيرد.»
براي اين تحقيق دانشمندان از ۸۶ شرکتکننده داوطلب خواستند که ياد بگيرند با تنظيم فشار دادن گويي نرم در دستشان که به يک کامپيوتر متصل است مکاننما را بر روي نمايشگر کامپيوترشان حرکت دهند. بر صفحه نمايشگر هر شرکتکننده بخشي به اسم "خانه" تعريف شده بود که در آغاز مکاننما بر روي آن قرار داشت. بقيه صفحه به ۵ بخش مختلف تقسيم شده بود. در توضيح شيوه تحقيق اين پروژه آمده است: «شرکتکنندگان ميبايست هرچه سريعتر و دقيقتر بر اساس مسيري از پيش تعيين شده مکاننما را از "خانه" به بخشهاي مشخص ديگر بر صفحه نمايشگر حرکت دهند.»
افراد در سه گروه مختلف قرار داده شدند. هر سه گروه در اولين جلسه سنجش مهارت شرکت کردند. سپس دو گروه با فاصله زماني ۶ ساعت تمرين ديگري را انجام دادند. وظيفه گروه اول اينبار تکرار اولين تمرين بود. براي گروه دوم اما پژوهشگران ميزان حساسيت گوي کوچک به فشار را تغيير دادند. گروه سوم تنها شاهد تمرينات دو گروه ديگر بود.
۲۴ ساعت پس از اولين تمرين از هر سه گروه خواسته شد تمرين نخست را تکرار کنند. پژوهشگران با اين کار قصد داشتند بدانند کدام گروه در جريان تمرينات به کار با گوي تسلط بيشتري پيدا کرده است.
کارشناسان در نتيجهگيري خود در پايان گفتهاند: «براي يادگيري مهارتي جديد فرد بايد آنچه را به ياد دارد با اطلاعات جديد به روز کند.» اگر هر بار دقيقا همان تمرين پيشين با همان روش تکرار شود لايهي جديدي به آموختههاي قبلي اضافه نخواهد شد.
بر پايه اين تئوري تغييرات کوچک در تمرين و افزودن بخشهاي جديد به آنچه بدنتان پيش از اين آموخته است به يادگيري بهتر و سريعتر کمک ميکند.
البته پژوهشگران تاکيد دارند که تغييرات ايجاد شده بايد جزئي باشند. برگرديم به همان مثال قبلي در ارتباط با تقويت بکهند يک تنيسباز: افزايش تمرينات اين فرد به ۲۰ دقيقه در روز تاثير مثبتي بر مهارت وي در اجراي حرکت نخواهد گذاشت. پابلو سلنيک دراينباره ميگويد: «اگر تمرين جديد از تمرينات قبلي خيلي زياد متفاوت باشد، از بازدهي يادگيري کاسته خواهد شد. تفاوت ميان تمرينات ميبايست جزئي باقي بماند.
کانال تلگرام زیست شناسی
https://telegram.me/zist_yar
ویژگی های دبیر خوب در سیستم مثلا اموزشی
تماس گرفتم. گفت : بفرما! خود را معرفی کردم. بر خلاف همیشه به سردی گفت، بفرما! گفتم اگر مدرسه اید، دیداری تازه کنیم. باز به سردی گفت: هستم. شگفت زده بودم. توجیه می کردم. سرش شلوغ است! بیماری کم حوصله اش کرده و یا ... در مدرسه و در میانه راهرو دیدمش. مانند همیشه با خنده، پیش رفتم و خود را به آغوشش نزدیک کردم. نخست خود را پس کشید! با ناخشنودی چهره اش را به چهره ام چسباند و به سرعت از کنارم گذشت. یعنی آنچنان از من دلگیر است، که حتی حرمت ده سال همکاری و کنارش بودن و کنارم بودن را یک جا به سویی نهاده و این گونه برخورد می کند!؟ به دفترش بازگشت و گله هایش را آغاز: لیست نمره های نهایی آمده است. درصد قبولی شما کم است. باید برایش اندیشید و راهی پیدا کرد. از این رو شاید جابجایی هایی انجام گیرد. غافلگیر شده بودم. جابجایی درس ها و حتی رفتن از مدرسه برایم مهم نبود. اما برخورد سردش سخت آزرده ام کرده بود. می خواستم بگویم شما که از گرفتاری های من در سال گذشته با خبرید. بچه های ورودی شما امسال چگونه بوده و با چه سنجه ای به مدرسه وارد شده اند؟ آزمون فیزیک امسال متفاوت بود. آیا از دو کلاس نزدیک 40 نفره، انتظاری بیش از این داشتید!؟ افت آموزشی تنها برای من و دانش آموزان این مدرسه نیست و ... اما برخوردش گیج و منگم کرده بود!
دکتر شریعتی در مجموعه اسلام شناسی، جستاری دارد به نام " الیناسیون" . الیناسیون یعنی از "خود بیگانگی". شریعتی می گوید: " الیناسیون این اصل را مطرح می کند که در شرایطی، انسان به گونه ای بیمار می شود که "خود" را گم می کند، شخصیت و هویت واقعی و طبیعی خود را می بازد و این حالت معلول رسوخ و حلول یک شخصیت یا هویت غیر انسانی در انسان است." او عامل هایی مانند مذهب خرافی و انحرافی، ماشینیسم، تکنوکراسی و بروکراسی، هدف، عشق و ایمان و ... را، برخی از الینه کنندگان می داند. برای نمونه درباره الینه ی "هدف" می گوید"من، بعنوان راننده ای که پشت فرمان نشسته ام و دارم رانندگی می کنم، خودم را احساس نمی کنم. فقط و فقط خطر و تصادف و علامت راهنمایی و ترمز و دنده و گاز و فرمان را می فهمم و در کار و هدفم غرق و بیخودم."
امروز بالا بودن درصد قبولی، هدف مدیران آموزشی به شمار می آید و معلم خوب و مدیر خوب، کسی است که بالاترین نمره ها و بیشترین درصد قبولی را به فرادستان خویش ارائه نمایند. فرادستان، معلم را در چارچوب نمره و درصد قبولی می بینند و توانایی های اخلاقی و پرورشی معلم نادیده گرفته شده و به عنوان ماشین نمره دهی و پر کردن لیست های درخشان! به شمار می آید. می توان این بیماری آموزش را نوعی الینه شدن به شمار آورد. آیا الیناسیون بیش از خالی شدن هویت انسان از دیگر ویژگی ها و جایگزینی چیزی حاشیه ای در اوست!؟ معلمانی که درصد قبولی خوبی ارائه دهند با همه کاستی هایشان، در ارزیابی پایانی، بهترین ها به شمار می آیند و معلمانی که درصد قبولی خوبی نداشته باشند با همه ویژگی های معلمی و انسانی، معلمی ناتوان شمرده می شوند. شاید تحلیلم آسمان و ریسمان را به یاد آورد، اما هر چه هست برآمده از دردی است که سال ها توانایی و ویژگی ها و اخلاق را نادیده می گیرد و انسان را در چارچوب های کار و شغل و درصد قبولی و نمره و پول و دم برنیاوردن و .... می بیند. امروز خسته تر از هر زمانی، می خواهم زودتر از این آموزش بگریزم و کنجی بروم و سال های پایانی عمر را بر ساختار الینه شده آموزش و پرورش بگریم. نمی دانم شاید هم بخندم!
لینک دانلود نمونه سوالات زیست سوم
زیست سوم خرداد93
http://s2.picofile.com/d/ac40c766-6d47-4af4-864f-3e74104f2d97/92_06_16n2.pdf
زیست سوم 92 شهریور
http://s5.picofile.com/d/89ed3888-c11c-42fc-baa2-6829a0256d3a/soal.rar
زیست سوم دیماه 92
عوارض خود ارضایی منبع وبلاگ علمی پزشکی
«استمنا» يا «خودارضايي» يكي از راه هاي انحرافي در ارضاي ميل جنسي است كه نسل جوان را در معرض آسيب هاي جدي قرار ميدهد. از همين رو ميتوان آن را نوعي انحراف جنسي يا بيماري ناميد كه با جديت بايد در درمان آن كوشيد. آسيب هاي ناشي از خودارضايي به گونه هاي مختلفي تقسيم پذير است كه به اختصار به برخي از آنها اشاره ميشود:
يك. آسيب هاي جسماني
يكي از روش هاي شناخت پيشرفت بيماري ها در پزشكي، مرحله بندي (staging) علايم بيماري است. براين اساس، برحسب عوارض ايجاد شده در بيمار مبتلا به خودارضايي، سه مرحله (stage) بيان شده است:(masturbation.www.herballove.com /library /resource overmas/stage.asp/ Stages of excessive )
1. مرحله مشكل ساز (Problematic)
در افرادي كه مدتي است گرفتار خودارضايي شده اند، زودرس ترين عوارض ناشياز خودارضايي عبارت است از:
الف. خستگي و كوفتگي (Fatigues/Tiredness)،
ب. عدم تمركز حواس (Lack of concentration)،
ج. ضعف حافظه (Poor memory)،
د. استرس و اضطراب (Stress/Anxiety).
2. مرحله گرفتاري شديد (Severe)
بروز علايم زير در فرد گرفتار، نشان دهنده آن است كه شدت ابتلاي وي يا مدت آن بيش از مرحله اول است و در نتيجه عوارض شديدتري ظاهر شده است:
الف. خستگي و كوفتگي (Fatigues/Tiredness)،
ب. نوسان خلق يا تغييرات سريع خلقي (Mood swings)،
ج. حساسيت بيش از حد و زودرنجي ( Irritability)،
د. كمردرد (Lower back pain)،
ه. نازك شدن موها (Thinning hair)،
و. ناتواني جنسي زودرس در جواني (Youth impotence)،
ز. بيخوابي يا بدخوابي و مشكلات مشابه (Insomnia/Sleep problem).
3. مرحله گرفتاري بسيار شديد يا حالت اعتياد (Addictive)
الف. خستگي و كوفتگي (Fatigues/Tiredness)،
ب. ريزش شديد موها (Severe hair loss)،
ج. تارشدن ديد چشم ها (Blurred vision)،
د. وز وز گوش (Buzzing in the ears)،
ه. انزال زودرس و غيرارادي يا خروج مني به صورت قطره قطره ( prematurelyEjaculation)،
و. درد كشاله ران و ناحيه تناسلي (Groin/Testicular pain)،
ز. دردهاي قولنجي در ناحيه لگن و استخوان دنبالچه ( the pelvic cavity or tail bonePain or cramps in).
نحوه پيدايش عوارض
در دانش پزشكي، روند پيدايش علايم يك بيماري و چگونگي بروز عوارض و نشانه هاي كلينيكي، در شناخت هر چه بيشتر يك بيماري بسيار مهم است و ميتواند پزشك را در تشخيص و درمان بهتر بيماري و مريض را در پيشگيري كمك كند. به اين دليل مناسب است درباره نحوه پيدايش برخي از عوارض خود ارضايي كه در به آن اشاره شد بيشتر به آن توضيح داده شود تا خواننده عزيز با روند پيدايش اين عوارض، يا به اصطلاح پاتوفيزيولوژي (Pathophysiology) آن آشنا شود.
1. خستگي و كوفتگي: انقباض شديد و يك مرتبه تمام عضلات بدن در جريان انزال (ارگاسم يا اوج لذت جنسي)، باعث مصرف سريع مواد غذايي ذخيره شده در عضلات و به طور عمده كاهش گليكوژن (ماده اصلي لازم براي توليد انرژي عضلاني) ميشود. خستگي عضلاني تقريبا با سرعت تهي شدن عضلات از گليكوژن رابطه مستقيم دارد و هرچه اين سرعت بيشتر باشد، خستگي بيشتر است فيزيولوژي گايتون، ترجمه دكتر فرخ شادان، تجديد نظر هفتم، 1986 (تهران: چهر، 1365)، ج 1، ص 313.. در خودارضايي، به علت انقباض هاي مكرر عضلات بدن، ذخاير گليكوژن عضلات به سرعت تمام ميشود و خستگي و كوفتگي هميشه از عوارض بديهي آن است.
2. ريزش مو: خودارضايي به تدريج با تغييرات هورموني و شيميايي كه در بدن ايجاد ميكند، باعث افزايش هورمون جنسي مردانه؛ يعني، تستوسترون به دي هيدرو تستوسترون (DHT=Dihydrotestosterone) ميشود كه از عواقب بالا بودن ماده DHTدر خون، ريزش موها و تاسي و بزرگ شدن پروستات و عوارض ناشي از آن در پيري است. Herballove.com .
3. خود ارضايي مكرر باعث تحريك بيش از حد سيستم عصبي پاراسمپاتيك و افزايش تخليه اَسِتيل كولين (Acetyle Choline) از انتهاي اين رشته ها در مغز ميگردد كه اين خود باعث پارهاي از عوارض جسماني و رواني، چون حواسپرتي (Absentmilndedness)، كمي حافظه (Memory)، عدم تمركز حواس، سياهي رفتن چشم و در نهايت تاري ديد ميشود. تمام اين علامت ها ناشي از تغيير تعادل ميزان مواد شيميايي موجود در مغز است كه بين سلول هاي عصبي رد و بدل ميشود و انتقال پيام هاي مختلف را بر عهده دارد. 4_men.org .
برخي نيز بر اين عقيدهاند كه علت بروز اختلالات مغزي (مانند حواس پرتي، عدم تمركز حواس و كاهش حافظه) ناشي از ظرفيت عظيمي از انرژي بدن است كه در هر بار انزال، تخليه شده و هدر ميرود؛ زيرا مايع مني حاوي مقدار بسيار زيادي DNA (هسته 400-300، اسپرمي كه در هر انزال خارج ميشود)، RNA آنزيم ها، پروتئين ها، مواد قندي، لسيتين (Lecithin)، كلسيم، فسفر، نمك هاي بيولوژيك، تستوسترون و... است. اين ذخاير عظيم انرژي - كه بايد در بدن براي رشد و تقويت بخش هاي مختلف مورد استفاده قرار گيرد - بيهوده و به طور مكرر از بدن خارج ميشود و هر كدام عوارضي را به دنبال ميآورند.
براي مثال از آنجا كه سلول هاي خوني و پلاكت ها در مغز استخوان ها توليد ميشود و به تكامل نهايي ميرسد و براي توليد آنها نيز انرژي بسيار زيادي مورد نياز است؛ در افراد گرفتار خودارضايي، تكامل مغز استخوان و در نتيجه توليد سلول هاي خوني با مشكل مواجه شده و منشأ كم خوني، ضعف و خستگي در اين افراد است. نيز دفع فسفر و ليستين بيش از حد از طريق انزال هاي مكرر، باعث كاهش ذخاير اين مواد ميشود كه مواد حياتي براي سلامتي سلول هاي عصبي هستند و در نتيجه اختلال عملكرد سيستم عصبي، مانند حواس پرتي، عدم تمركز حواس و... بروز خواهد كرد.www.anael.org .
دو. آسيب هاي روحي و رواني
ضعف حافظه و حواسپرتي، اضطراب، منزوي شدن و گوشهگيري، افسردگي، بينشاطي و لذت نبردن از زندگي، پرخاشگري، بداخلاقي و تندخويي، كسالت دائمي و ضعف اراده، احساس حقارت، عدم اعتماد به نفس، احساس گناه و عذاب وجدان بروندادهاي رواني و روحي خودارضايي است. شرح پارهاي از اين موارد در مباحث گذشته روشن شد.
سه. آسيب هاي اجتماعي
ناسازگاري خانوادگي، بيميل شدن به همسر و ازدواج، ناتواني در ارتباط با جنس مخالف و همسر، احساس طرد شدن، از بين رفتن عزّت، پاكي، شرافت و جايگاه اجتماعي، دير ازدواج كردن و لذت نبردن از زندگي مشترك جهت آگاهي بيشتر نگا: قائمي، علي، خانواده و مسائل جنسي كودكان، (تهران: انتشارات انجمن اوليا و مربيان جمهوري اسلامي ايران، چاپ دهم، 1376)..
چهار. آسيب هاي معنوي و اخروي
هيچ يك از آسيب هاي پيش گفته، به اهميت آسيب هاي معنوي نيست؛ زيرا آسيب هاي معنوي، جان و دل و به عبارت ديگر كنه حقيقت وجود آدمي را تباه ميسازد. خودارضايي از نظر دين يك گناه است و به تعبير قرآن زنگار بر دل مينهد: «كَلاَّ بَلْ رانَ عَلي قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ»؛ «چنين مباد! بلكه اعمال (ناشايست) دل هاي آنان را زنگار زده است».مطففين (83)، آيه 24.
زنگ يا زنگار در اشياي مادي، همان چيزي است كه روي فلزات و اشياي قيمتي مينشيند و معمولاً نشانه پوسيدن و از بين رفتنِ شفافيت و درخشندگي آن و در نهايت ضايع شدن و از بين رفتن آن است.
علامه طباطبايي در تفسير الميزان ميفرمايد: از آيه شريفه سه نكته استفاده ميشود:
1. اعمال زشت، نقش و صورتي به نفس و روح انسان ميدهند؛
2. اين نقش و صورت خاص، مانع آن است كه نفس آدمي حق و حقيقت را درك كند؛
3. نفس آدمي به حسب طبع اوليهاش صفا و جلايي دارد كه با داشتن آن، حق را آن طور كه هست درك ميكند. طباطبايي، سيد محمد حسين، ترجمه تفسير الميزان، ترجمه سيد محمد باقر موسوي همداني، (تلخيص)، (قم: دفتر انتشارات اسلامي، بيچا، بيتا)، ج 20، ص 385.
همچنين آسيب هاي معنوي جهان گذران را در مينوردد و اگر اصلاح نگردد، حيات جاودان آدمي را در معرض تباهي و شوربختي قرار ميدهد. از اين رو نصوص ديني نسبت به آن هشدارهاي لازم را داده اند. پيامبر اكرمصلي الله عليه وآله وسلم در اين باره ميفرمايد: «ناكح الكف ملعون»؛«ملعون است كسي كه خودارضايي كند» ري شهري، محمد، ميزان الحكمة، ج 12، ص 5654..
امام صادقعليه السلام نيز ميفرمايد: «با سه گروه خداوند در روز قيامت سخن نميگويد و پاكشان نميخواند و عذابي دردناك دارند، از آن سهاند، خودارضايي كننده و كسي كه لواط دهد»همان، ح 19049..
در روايات ديگري امام صادقعليه السلام خودارضايي را گناه عظيم و مورد نهي الهي معرفي فرموده است همان، ح 19050..
راه هاي درمان
1. نخستين گام براي درمان اين عادت شوم، اعتقاد و ايمان به درمانپذيري آن و دوري از يأس و نااميدي است. اما رسيدن به نتيجه و ايجاد هرگونه تغيير و دگرگوني نيازمند گذشت زمان، انتخاب راه صحيح و به كارگيري دقيق دستورها است. البته ترك عادتِ نامطلوب، در زمانِ كوتاه بدون راهنماي كارآزموده و دلسوز، امكان ندارد. از همه اينها مهمتر، اراده و خواست فرد، نقش كليدي و محوري را ايفا ميكند. درمان و چاره جويي بايد منطبق بر خواست فرد باشد؛ زيرا تا وقتي كه او نخواهد، ميتوان با قاطعيت گفت كه درمان نخواهد شد.
بنابراين بيمار اگر بخواهد، ميتواند بر بيماري اش غلبه كند و جمله معروف «خواستن توانستن است»، عين حقيقت است. اراده همچون نهالي است كه بايد آن را پرورش داد تا به مرحله خودشكوفايي و ثمردهي برسد؛ به عبارت ديگر، اراده تقويت شدني و پرورش يافتني است و راه پرورش و تقويت آن اين است كه برخلاف ميل خود، اندك اندك به مقابله با اين عادت شوم برخيزد تا پس از مدتي لذت توانستن را بچشد ق، مؤسسه پژوهشي - فرهنگي اشراق، خودارضايي يا ارضاي انحرافي جنسي، صص 29 - 30..
2. تلاش براي تقويت اراده از گام هاي مهم در امر بهبود است. نگوييد اراده از ما سلب شده است! ممكن است اراده انسان ضعيف شود؛ ولي هيچ گاه از بين نميرود. نشانه اينكه هنوز اراده باقي است، اين است كه شخص اين عمل را در حضور ديگران و در هر شرايطي انجام نميدهد. براي تقويت اراده، راه هاي زيادي پيشنهاد شده كه از جمله آنها تلقين به خود است جهت آگاهي بيشتر نگا: پرسش ها و پاسخ ها دفتر 7 _ پرسش ها و پاسخ هاي برگزيده (ويراست جديد)، پرسش 46..
ويكتور پوشه - روان شناسِ فرانسوي - ميگويد: افراد مبتلا به اين عادت شوم، هر روز به دفعات مختلف با تمركز فكر به خود بگويند: «من به خوبي قادرم اين عادت بد را از خود دور كنم، من قادرم». تكرار اين عبارت ساده، اثر عجيبي در تقويت اراده و روحيه دارد.
پل ژاگو بر آن است كه: «تلقين، قبل از خواب نيز مؤثر است»همان، ص 34..جهت آگاهي بيشتر نگا: پرسش ها و پاسخ ها دفتر 7 _ پرسش ها و پاسخ هاي برگزيده (ويراست جديد) پرسش شماره 46.
3. سعي شود شكم به هنگام خواب، بيش از حد معمول پر نباشد.
4. از پوشيدن لباس هاي تنگ و چسبان اجتناب گردد.
5. از نگاه كردن به مناظر، فيلم ها و تصاوير تحريك كننده، خودداري شود و شخص به محض مواجهه با اين امور، چشم خود را بسته و يا به زمين و يا آسمان نگاه كند.
6. از شنيدن و خواندن مباحث و مطالب جنسي و حتي شوخي هاي تحريككننده و فكر كردن در اين امور، دوري شود.
7. از خوردن مواد غذايي محرك، مانند خرما، پياز، فلفل، تخممرغ، گوشت قرمز و غذاهاي پرچرب - اجتناب و به ميزان ضرورت اكتفا شود.
8. قبل از خواب مثانه تخليه شود.
9. از نوشيدن افراط گونه آب و مايعات پرهيز شود (به خصوص شب ها و قبل از خوابيدن).
10. هيچگاه نبايد به بدن عريان خود نگاه كرد.
11. از دست ورزي با اندام جنسي، بايد اجتناب نمود و در هيچ شرايطي، نبايد دست ورزي كرد!
12. هرگز نبايد به رو خوابيد.
13. به منظور تخليه انرژي - زايد بدن، به طور منظم و زياد بايد ورزش كرد.
14. هيچگاه نبايد بيكار بود؛ شخص بايد براي اوقات فراغت خود، برنامه داشته باشد و آن را با مطالعه، ورزش، زيارت، عبادت و ... پر كند.
15. هرگز در مكاني خلوت و تنها و دور از نظر ديگران نبايد ماند.
16. هرگاه شخص مورد هجوم افكار جنسي واقع شد، بايد بلافاصله از مكان خلوت و دور از نظر ديگران خارج شود و خود را به كاري سرگرم كند. در اين زمينه گفت و گو با دوستان، مشاركت در عبادت هاي جمعي (مانند جلسات دعا، نماز جماعت و...) بسيار مفيد است.
17. هفتهاي يكي دو روز، روزه مستحبي مفيد است و اگر شخص توان آن را ندارد، ميزان صَرف غذا را كاهش و فاصله هر وعده غذا را افزايش دهد و يا تعداد دفعات غذا را كاهش داده و به حداقل خوراك اكتفا كند.
18. از سخن گفتن ملايمتآميز، شوخي و خنده با نامحرمان خودداري كرده واز نرمي و لينت در كلام بايد اجتناب ورزيد.
19. هيچگاه نبايد با نامحرم و جنس مخالف، در مكان خلوت و دور از نگاه ديگران باقي ماند (حتي براي آموزش و ...).
20. قرآن زياد بخواند و درباره معاني آيات آن فكر كند.
21. بايد هميشه براي ذهن فكر خود محتواي مطلوب و موضوع مناسب داشت.
22. منشأ اين مشكل، عدم پاسخ صحيح و مناسب به يكي از نيازهاي واقعي انسان است كه بايد به طور طبيعي و صحيح (ازدواج) ارضا و تأمين شود. اما اگر به شكل صحيح تأمين نشود، شخص دچار خطا و گناه خواهد شد كه عواقب سوء آن نيز دامنگير او ميشود. بنابراين در صورت امكان با كم كردن سطح توقعات و انتظارات، بايد براي ازدواج اقدام كرد؛ چرا كه بهترين راه حل ازدواج است.
23. از كردارهاي پيشين خود بايد توبه كرد. خداوند توبه كاران را ميبخشد. توبه و اطمينان از قبول توبه، بزرگترين عامل تقويت و دلگرمي براي آغاز حركتي نو است. گناه هر چه باشد، نبايد احساس بيارزشي و نا اميدي به فرد دست دهد. بله! گناه ناراحتي و عذاب وجدان دارد؛ لكن به مفهوم پايان فرصت ها و انتهاي راه و نابودي نيست. كسي كه از صميم دل رجوع كند و تصميم قاطع بر جبران لغزش بگيرد، محبوب درگاه خداوند است: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ»؛ بقره (2)، آيه 222..
چه عاملي از اين كارسازتر كه شخص گنه كار احساس كند در صورت توبه، خداوند او را دوست ميدارد و در نظر خداوند چنان است كه گويي گناهي مرتكب نشده است. امام باقرعليه السلام در اين باره ميفرمايد: «التائب من الذنب كمن لاذنب له»؛اصول كافي، ج 2، ص 435.؛ «توبه كننده مانند كسي است كه اصلاً گناه نكرده است».
«توبه» يعني شروع زندگي پاك و سازنده و حركت در نور و روشنايي. اگر شخص از گناه خويش ميترسد، بايد از بالاترين گناه (يأس و نوميدي) بترسد.
در پايان بار ديگر تأكيد مي كنيم كه اگر كسي بخواهد و اراده اي جدي بر ترك اين عمل داشته باشد مطمئناً موفق مي شود فقط شرط اساسي آن داشتن اراده اي محكم است كه در اين باره در نوشته بعدي به آن خواهيم پرداخت. علاوه بر اين مي توان با مطالعه تجربه هاي موفق افرادي كه مدت ها با اين معضل دست و پنجه نرم مي كردند و بخاطر عدم شناخت كافي يا جدي نگرفتن راه مقابله با آن و يا به هر دليل ديگري گرفتار اين رفتار ناپسند بوده اند، اين احساس را در خود تقويت كرد كه واقعاً خواستن توانستن است زيرا در مسير مبارزه با اين گناه، احساس ضعف و سستي كردن آفتي بزرگ است.
اكنون از تمام خوانندگان گرامي چه خوب است اين درخواست را داشته باشيم كه تجربه موفق خود را ذكر كرده تا ديگران نيز قوت قلب كافي براي مبارزه و مقابله با چنين انحراف رفتاري را پيدا كنند گر چه روشن است كه مي توان با يك برنامه ريزي مناسب و عمل به راهكار هاي ارائه شده به طور دقيق و كامل به چنين هدفي دست يافت و تجربه هاي موفقيت آميز برخي افراد گواه آشكاري بر اين مطلب است. بيان تجربه هاي موفق توسط خوانندگان براي ديگر عزيزان مي تواند بسيار مفيد باشد. بنابراين آماده شنيدن اظهار نظرها و بيان تجربه هاي موفق تمام عزيزان هستيم تا آن را در اختيار ديگران قرار دهيم.